جدول جو
جدول جو

معنی تک تل - جستجوی لغت در جدول جو

تک تل
ظروف آشپزخانه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تک تک
تصویر تک تک
یکی پس از دیگری، یک یک، یکی یکی، یکایک، یک به یک
فرهنگ فارسی عمید
(تُ تَ)
دهی است از دهستان حیات داود که در بخش گناوۀ شهرستان بوشهر واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
نوعی از رفتار پستگان. (منتهی الارب) (آنندراج). رفتار پست قامتان. (ناظم الاطباء) ، راه رفتن کوتاه اندام. در اللسان آمده: فلان یتکتل فی مشیه، اذا اقارب فی خطوه کاءنّه یتدحرج، تجمع و تدور چیزی. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تک تک
تصویر تک تک
یکی یکی یکی یکی فردا فرد: (تک تک وارد شدند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تک تک
تصویر تک تک
((تَ تَ))
یکی یکی، فرداً فرد
فرهنگ فارسی معین
به تفکیک، جداجدا، فردفرد، یکی یکی
متضاد: جمع
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تحرک، جنبش
فرهنگ گویش مازندرانی
از اصوات، نوعی نان که با آرد برنج و مغز گردو تهیه شود، یکی
فرهنگ گویش مازندرانی
روزی، آذوقه، وجهه و موقعیت
فرهنگ گویش مازندرانی
تکان تکان، حرکات پاندولی و اضافی بدن در حال راه رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی